بسمه تعالی

مقدمه

شهرستان شبستر یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی است که از سه بخش مرکزی (شبستر)، طسوج و صوفیان تشکیل شده است. این شهرستان سابقا شامل دومحال (بلوک) ارونق و انزاب بود در سال 1368 که بخش شبستر به شهرستان تبدیل شد محال رودقات نیز به آن ملحق گردید. بنابراین در حال حاضر این شهرستان شامل سه محال ارونق، انزاب و رودقات می باشد. شهرستان شبستر سابقه فرهنگی درخشانی دارد و علمای زیادی در طول تاریخ از این خطه برخاسته اند که درخشانترین چهره آنها شیخ محمود شبستری صاحب کتاب گلشن راز می باشد. نام معروفترین مشاهیر این خطه فرهنگ پرور درفصل اول  این نوشتار آمده است.

قرون پنجم، ششم، هفتم و هشتم هجری اوج توسعه تصوف در ایران است. در این ایام شهرستان شبستر نیز یکی از مناطقی از آذربایجان یا به طور کلی از ایران است که تصوف در آن رونق داشته است. شواهد زیادی برای این ادعا وجود دارد. از آن جمله نام شهر صوفیان که مطمئنا برگرفته از عنوان صوفی است یا وجود دو روستا به نام چله خانه که محل چله نشینی صوفیان بوده است. در روستای وایقان که زادگاه اینجانب است مکانی خارج از آبادی به نام صوفی لار وجود دارد که هنوز مردم در آن محل نذری می دهند لابد این مکان یکی از خانقاههای صوفی ها بوده است و مردم در زمانهای سابق به خانقاهها که محل تجمع صوفی ها بوده نذری می بردند گرچه الآن دیگر در آن محل صوفی وجود ندارد ولی شیوه نذری دادن در آن محل باقی است. نظیر این مکانها در اکثر آبادیها وجود دارد و اکثر آنها بعدا به اشتباه امامزاده تلقی گردیده اند. به علت شیوع تصوف در این منطقه افراد زیادی در مسلک صوفیگری با عناوین مختلف از جمله شیخ، بابا و باله به وجود آمده اند که بعضی از آنها به درجات عالی در این زمینه رسیده و مشهور شده اند. هم چنین نویسندگان و شعرای زیادی از این خطه برخاسته اند که در زمینه تصوف و عرفان آثاری خلق کرده و از خود به یادگار گذاشته اند. نام تعدادی از این افراد از کتاب فاخر دانشمندان آذربایجان تألیف دانشمند فقید میرزا محمدعلی تربیت استخراج و در فصل اول این نوشتار درج گردید و چون این مقاله به مناسبت برگزاری همایش شیخ اسماعیل سیسی است یک فصل از نوشتار به ایشان اختصاص یافت و در مورد بقیه به ذکر اجمالی اقتصار گردید.  

فصل اول(دانشمندان و مشاهیر شهرستان شبستر (ارونق، انزاب و رودقات)

شماره صفحاتی که در هربند نوشته شده است مر بوط به شماره صفحات در کتاب دانشمندان آذربایجان است.

1-  میرزا فتحعلی آخوند زاده متولد سال 1267 قمری در خامنه ؛  نویسنده ، منتقد سیاسی ، اجتماعی – مشهورترین آثارش قصص سبعه یا نمایش های هفتگانه است که همه به زبان ترکی است که بعداً توسط میرزا جعفر قراجه داغی به فارسی ترجمه شده است .  (صفه 2)

2- ابراهیم شبستری ملقب به برهان الدین از عرفای قرن دهم هجری و از مشاهیر نقش بندی است کتابی در نحو عربی به عنوان نهایت البهجه دارد این کتاب قصیده تائیه است نسخه ای از این کتاب در کتابخانه پاریس است و حاجی خلیفه در کتاب خود کشف الظنون از این کتاب تعریف نموده است ( صفحه 16)

3- ابوالفتح شبستری متوفی در سال 962  این عبارت در وصف ایشان آمده است "ذا علم جزل و اخلاق حسنه و آداب جمیله" ضمنا در کتاب دانشمندان آذربایجان نام چند نفر از علما برده شده که از محضر ایشان استفاده کرده اند (صفحه 28)

4- حاج ملا احمد بن عبداله کوزه کنانی از شاگردان سید حسن کوه کمره ای متوفی 1326 قمری مدفون در کاظمین (صفحه 31)

5- بابا حسن رئیس المشایخ النظام متولد قرن ششم در قریه امند از دهستان رودقات و متوفی 610 قمری و مدفون در قبرستان سرخاب تبریز . بابا حسن خودش بابای هفتادو بابا است در بین اسامی باباهایی که در ملازمت ایشان بوده اند نام باله حسن بنیسی و بابا فرج وایقانی و بابا کریم الدین شبستری همچنین شیخ رودقاتی و  پیر خال انزابی نیز آمده است . ( صفحه 58)

6- بابا فرج وایقانی ؛ در کتاب روضه اطهار چنین آمده است : وایقان از قراء ملوک ارونق از توابع مدینه تبریز محسوب شده و به اراضی قریه شبستر و قریه امند و قریه شندآباد متصل است . بابا فرج از مریدان شیخ  شهاب الدین اهری است . ( صفحه 61)

7- باله حسن بنیسی : از قریه بنیس و مرید شیخ شهاب الدین اهری است . پدرش نیز اهل کرامات بوده و از معاصرین خواجه محمد کُجُجانی است . ( صفحه 63)

8- باله خلیل صوفیانی از مشایخ آذربایجان از مریدان اخی فرج زنجانی است .  وی در سال  457 قمری فوت نموده  و در زلزله تبریز که در سال 435 قمری اتفاق افتاده یکی از مشایخ اربعه تبریز به شمار می رفت. ( صفحه 63)

9- شیخ مجدالدین اسماعیل سیسی : از قریه سیس بوده است. چنین گویند که دو سال در کعبه شریف ساکن بوده و به خدمت دویست بیست و دو نفر از اولیای کبار و مشایخ عالیمقدار رسیده است و از جمله مشایخی که به خدمت وی رسیده و از شرف ارشاد وی بهره مند گشته اند عبارتند از مولانا محمد مغربی، شیخ رکن الدین خوافی و حضرت قاسم الانوار و پیر محمد گیلانی و مولانا محمود قزوینی و حاج محمد عصار تبریزی و مولانا ضیاء الدین و پیرتاج و نیز 14 نفر دیگر که از حضرت وی به ولایت رسیده اند . (صفحه 38)

10-اشرف : وی اشرف شرفای آذربایجان و اعلم علمای دوران و افضل فضلای زمان بوده  نامش علی اشرف و نبیره آخونده ملا نبی طسوجی است . (صفحه 42)

11-پیریعقوب تبریزی استاد طریقت شیخ محمود شبستری است ( صفحه 77)

12-ثابت اندبیلی از اهالی روستای اندبیل از توابع رودقات است وی از شعرای قرن سیزدهم هجری است.  (صفحه 88)

13-ثابت طسوجی از شعرای معاصر فتحعلیشاه می باشد ( صفحه 90)

14-خاوری:  نامش میرزا معصوم کوزه کنانی است که نسبش به شمس تبریزی می رسد وی در اثنای سفر به کعبه اشعاری به نام تحفه الحرمین نظیره ای به قران السعدین امیر خسرو دهلوی سروده است ( صفحه 134)

15-ذکری کوزه کنانی از شعرای قرن سیزدهم است  (صفحه 152)

16-رحمت کوزه کنانی صاحب کتاب مثنوی زینت الحکایات که 50 هزار بیت است . (صفحه 158)

17-الامام شیخ سالم بن حسن شبستری متوفی سال 1019 قمری در مصر که از علمای معروف زمان خود بوده است (صفحه 176)

18-شانی شبستری: از شعرای حدیقه الشعراء می باشد. (صفحه 187)

19-طرزی شبستری از سخنوران قرن دهم هجری است . (صفحه 246)

20-میرزا عبداللطیف طسوجی از ادبا و شعرای قرن سیزدهم و مترجم الف لیله و لیله (کتاب هزار و یک شب) به امر بهمن میرزا است ( صفحه 265)

21-شیخ عبداله شبستری زاده از فرزندان شیخ محمود شبستری از علمای ریاضی و در سال 936 در سمرقند فوت نموده و همچنین مثنوی شمع و پروانه را به درخواست سلطان سلیم سروده است (صفحه 266)

22-ملاعبدالنبی شرف الدین محمد شریف طسوجی در زمان شاه سلطان حسین صفوی می زیسته و در سال 1203 در کربلا فوت نموده است . ( صفحه 267)

23-فضلی شبستری : از شعرای قرن دهم منظومه ای به نام صحف الثقات دارد نسخه ای از این کتاب در کتابخانه سید عبدالرحیم خلخالی که توسط ملااللهویردی در سال 1048 نوشته شده است ( صفحه 299)

24-گلشنی شبستری در تبریز به وکالت و نیابت قضاوت مشغول بوده است (صفحه 320)

25-شیخ محمود شبستری صاحب تالیقات زیادی است  از جمله کتاب گلشن راز و سعادت نامه می باشد. شیخ در سعادت نامه شمه ای از احوال 5 نفر از عرفای زمان خود را ذکر کرده است به شرح زیر: بابا حسن سرخابی – بابافرج تبریزی – خواجه محمد کججانی – خواجه عبدالرحیم تبریزی – خواجه صاین الدین تبریزی ( صفحه 334)

26-ملا مراد پسر میرزا جان که صاحب چندین مثنوی است که به ( پنج گنج ) مشهورند. (صفحه 341)

27-مولانا العارف المحقق محمدبن عز الدین بن عادل یوسف التبریزی مشهور به محمد شیرین از قریه امند.  وی جون در دیار مغرب بیشتر به سر برده به نام مغربی مشهور است .  او مرید شیخ اسماعیل سیسی است که وی نیز از اصحاب شیخ نورالدین عبدالرحمن اسفراثنی است  ( صفحه 351)

28-ملا باشی میرزا محمود طسوجی از علمای لغت وصرف و نحو و متوفی 1295 قمری می باشد.  او معلم مظفرالدین شاه قاجار بود (صفحه 359)

29-ولی الدین محمد بن سالم شبستری صاحب کتاب الجواهر الهیه فی شرح الاربعین نوریه است این کتاب در سال 1317 در مصر چاپ شده است. ( صفحه 395) 

فصل دوم (شیخ اسماعیل سیسی)[1]:

مطلب اول:

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد دوم صفحات167 و 168 در شرح حال شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

مرقد و مزار آنکه بنای طریفت را از وی اساسی است و مبنای طریقت را اسیسی، حضرت مجدالدین اسماعیل سیسی قدس الله تعالی سره الاقدس در قریه سیس است از اعمال ارونق. وی بسیار بسیار بزرگ است. در وقت خود کعبة طالبان و قبلة راغبان بوده، از اطراف و جوانب عالم روی توجه به جانب آن مطلب طالبان می داشته اند. و از دولت تربیتش به مراتب عالی مشرف گشته اند. ده[2] سال در مکه و مدینه مجاور بوده اند و به خدمت دویست و بیست و دو کس از مشایخ کبار روزگار رسیده اند.و به ارشاد هریک از ایشان مشرف شده اند.

توفی شیخ اسماعیل قدس سره یوم الاربعاء ، سابع و عشرین من جمادی الاول ، بعد ان صلی علی صلوه الظهر  و قبل ان یصلی صلوه العصر، سنه خمس و ثمانین و سبعمأه من الهجره النبویه ، در اوایل سلطنت احمد پسر سلطان اویس و عمر شریف حضرت شیخ یکصد و هیجده سال بود.[3]

مطلب دوم:

سلسله نسب و خرقه پوشی شیخ اسماعیل سیسی به خط رکن المله و الحق و الدین البیضاوی الشیرازی وبه خط  امام المفسرین محمود بن محمد بن محمد الدرجزینی العراقی و به خط احمد بن محمد بن احمد البیانکی معروف به علاء الدوله سمنانی به شرح زیر نوشته شده است:

شیخ اسماعیل سیسی > علاء الدوله سمنانی>  شیخ عبدالرحمن  الاسفراینی> احمد الکوربانی > علی لالا >شرف البغدادی احمد بن عمر الصوفی> وله اعنی الشیخ نجم الدین الکبری طریقان مشهوران[4] :

مسیر اول: شیخ نجم الدین الکبری> شیخ عمار یاسر اندلسی>شیخ ابی النجیب سهروردی>احمد غزالی> شیخ ابی بکر نساج> ابی القاسم کرگانی> ابی عثمان المغربی>ابی علی الکاتب>ابی علی الرودباری> شیخ چنید بغدادی > معروف الکرخی>  داود الطائی> حبیب الاعجمی> شیخ حسن بصری > امیرالمؤمنین علی (ع) بن ابی طالب> سید المرسلین محمد مصطفی(ص)

مسیر دوم : الشیخ نجم الدین الکبری> اسماعیل القصری> محمد بن مانکیل> داوود بن محمد>  ابی العباس بن ادریس> شیخ ابی القاسم> ابی یعقب الطبری > ابی عبدالله بن عثمان> ابی یعقوب ابن النهر جوری > ابی یعقوب ابن السوسی> عبدالواحدبن زید>کمیل بن زیاد > امیرالمؤمنین علی (ع) بن ابی طالب> سید المرسلین محمد مصطفی(ص)

مطلب سوم:

مریدان شیخ اسماعیل سیسی:

1 – محمد عزالدین بن عادل بن یوسف تبریزی مشهور به شیرین مغربی متوفی 809 قمری 2 – شیخ زینالعابدین خوافی 3 – سید قاسم انوار تبریزی 4 – مولانا محمد خطیب تبریزی 5 – مولانا حاج محمد عصار تبریزی 6 – مولانا ضیاء الدین بزاز تبریزی 7 – خواجه خواند میر 8 – خواجه پیر شیخ حامد 9 – خواجه ابراهیم کججی 10 -  مولانا کریم الدین میاوانی 11 – مولانا  ظهیرالدین میاوانی – 12 – مولانا محی الدین میاوانی 13 – مولانا رضی الدین  14 – پیرتاج فومنی

شرح حال تعداد زیادی از افراد فوق در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان آمده است. در ضمن شرح حال این مریدان حکایتهایی از مقام و کرامات شیخ اسماعیل سیسی نیز آمده است و برای پرهیز از اطاله مطلب از ذکر آنها صرفنظر نموده ، خواننده محترم در صورت علاقمندی می تواند به کتاب مذکور یا کتاب دانشمندان آذربایجان تألیف دانشمند محترم محمدعلی تربیت یا تذکره ها و مزارنامه های آذربایجان مراجعه نماید. 

مطلب چهارم

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد اول صفحات 67 و 68 که در شرح حال مولانا محمد شیرین مغربی  که از عرفا و شعرای قرون ششم و هفتم  و از اهالی قریه انبند از قراء محال رودقات از توابع تبریز می باشد در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

کمند بی بند "من جذبات الحق" بر گردن جانش افتاده (حال بر او متغیر شده درد طلب دامنگیرش گشته) سر در عالم نهاده و به خدمت بسیاری از اکابر رسیده و نسبت و رابطه دوستی داشته (از آن جمله به خدمت شیخ اسماعیل سیسی قدّس سره، چنانکه مولانا عبدالرحمن حامی نورالله مرقده در کتاب نفحات الانس ایراد فرموه اند که وقتی شیخ اسماعیل سیسی رحمه الله در ویشان را در اربعین می نشانده خدمت مولانا را طلب داشته است. مولانا این غزل را گفته و به عرض رسانیده:

ما مهــــر تــــو دیـــدیـــــم ز ذرات گذشتیم                         

از جمله صـــفات از پی آن ذات گذشتیم

در خلوت تـــــاریک، ریاضـــات کشـــیدیم

 در واقعه از ســــــبع ســــماوات گذشتیم

دیدیم که اینها همه خواب است و خیال است        

مردانــه از ایـن خواب و خیالات گذشتیم

با مـــا ســــخن از کشــف و کرامات مگویید 

چون ما ز ســر کشف و کرامات گذشتیم

ای شــــیخ اگــــر جمله کرامات تو این است  

خوش باش کزین جمله کرامات گذشتیم

این ها بــــه حقیقت همــــه آفـــــات طریقند  

مـــا در طلب از جمــــــله آفات گذشتیم

مــــــا از پی نوری که بـــــود مشـــــرق انوار  

از مغــــربی و کوکب و مشکات گذشتیم

چون شیخ اسماعیل سیسی این غزل را شنید وقت وی خوش شد و استحسان نمود؛ و الخ ..............................

در ادامه در مورد خرقه پوشیدن مولانا شیخ محمد مغربی مطالبی آمده که نشان می دهد از دست چند نفر خرقه پوشیده است:

  نسبت سلسله توبه و تلقین و خرقه و انابت و ارادت حضرت ایشان از خط شریف حضرت مخدومی ادام الله هدایته بدین نهج منقول است:

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله اجمعین و بعد فقد اخذ المرشد الکامل المکمل العارف المحقق محمد بن عزالدین بن عادل بن الیوسف التبریزی المعروف بشیرین ادام الله برکته العلم و التلقین من الشیخ البهاءالدین الهمدانی و هو من ................................................... 

و کذالک اخذ قطب الدین من روحانیه ابی الاولیاء الشیخ الاکبر محی الدین ابن عربی و هو من ......................

و کذالک اخذ الشیخ المعروف بشیرین من الشیخ سعدالدین و هو من ........................

و کذالک اخذ الشیخ المذکور من شیخ اسماعیل سیسی و هو من الشیخ برهان الدین الساغوجی و هو من الشیخ علاء الدین السمنانی  و هما من الشیخ نورالدین عبدالرحمن الاسفراینی المشهور ببغدادی، و هو من االشیخ جمال (الدین) احمد الجوزقانی، و هو من الشیخ رضی الدین علی اللالا، و هو من الشیخ مجدالدین شرف البغدادی، و هو من الشیخ نجم الدین احمد الکبری

و کذالک اخذ الشیخ المذکور من عبد امؤمن السراوی، و هو من ........................................

نتیجه گیری : مطلب بالا نشان می دهد که سلسله نسب شیخ اسماعیل سیسی در تصوف به نجم الدین کبری منتهی می گردد.

مطلب پنجم:

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان درجلد اول  صفحه 363 که در شرح حال مولانا حاجی محمد عصار است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

مرقد و مزار آن پاکیزه اشعار  ولی شعار مولانا حاجی محمد عصار علیه رحمه الله الملک الغفار هم در حوالی مرقد مولانا عبدالصمد است؛ صاحب کتاب مهر و مشتری است که از مثنویات مشهور است و در انجا لطایف و بدایع بسیار مندرج است. وی تبریزی بوده و مرید حضرت شیخ اسماعیل سیسی قدس سرّه و هم عصر حضرت شیخ کمال خجندی و مولانا محمد مغربی قدس سرهما و با ایشان صحبت داشته و از مشرب اهل تصوف بهره تمام داشته و سوای کتاب مهر و مشتری وی را دیوانی است و الخ ............

مطلب ششم:

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان درجلد اول  صفحه 388 که در شرح حال چهار تن از اولیا است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

مرقد  ومزار چهار تن از اولیاء که در جنب مزار حضرت بابا واقع است دو بر جانب قبله و دو بر جانب جنوب اما از این چهار آنچه معین است یکی است. که در پهلوی قبر حضرت بابا بر جانب جنوب است و او شیخ الاسلام عالیجناب پیر حاج حسن زهتاب است علیه الرحمه، وی بسیار بزرگ است و در وقت خود شیخ الشیوخ تبریز بود گوییا اویسی اند. بیشتر تربیت از روح پر فتوح حضرت مرشد صمدانی شیخ اسماعیل سیسی قدس سره یافته و از آستانه مبارکه حضرت بابا فقیه احمد اسیستی رحمه الله و اولاد امجاد ایشان نیز تربیتها یافته اند گویند که هرگاه به مزار شریف حضرت شیخ اسماعیل سیسی وارد می شده اند به تلاوت سوره ق و القران المجید مشغول می نموده اند با روح پر فتوح حضرت شیخ ملاقات می کرده اند. و تربیت ها می یافته اند نوبه ای به طریق معهود به تلاوت اشتغال نموده و متوجه گشته ملاقات واقع نشده از این معنی غم و الم حضرت پیر را دست داده عود نموده بیمار گشته . شب حضرت شیخ را به خواب ولد خود شیخ عبدالعزیز رحمه الله که جانشین شیخ بود آمده فرموده که پیر حاج حسن را دریاب و عذرخواهی کن که این نوبت ملاقات به واسطه آن واقع نشد که عزیزی از اولیاءالله از حوالی گورستان بقیع عبور می نمود هدیه آسوده های بقیع را گفت: سبحان الله و لااله الا اللله و الله اکبر و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم تقسیم ثواب با آن ارواح ایشان رجوع به فقیر شد سه شبانه روز مشغول به آن امر بودم بنابراین ملاقات به تأخیر افتاد.

مطلب هفتم:

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد اول صفحات 427 و 428 که در شرح حال پیر شیخی رحمه الله است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد: [5] این مطلب مربوط به آخرین دقایق عمر شیخ است.

مرقد و مزار آن صاحب احسان سخی، حضرت پیر شیخی رحمه الله نزدیک به محاذی تکیه بابا زنجیری هم در سر راه  مذکور، در وقت امدن به طرف دست چپ واقع است، وی بسیار عزیزالوجود بوده، مرید حضرت شیخ اسماعیل سیسی قدس سره

از مولانا میر محمد رحمه الله که از اعزه زمان بوده و از اولاد پیر شیخی، (استماع افتاد که : از جد خود مولانا امیر که خلف صدق پیر شیخی بود.) شنیدم که فرمودند روزی خدمت پیر شیخی نشسته بودند با فرزندان کله پاچه می خوردند و در اثنای آن فرمودند که شیخم حضرت شیخ اسماعیل سیسی متوجه سفر آخرتست مرا طلبیده ، همان لحظه اصلا مکث نکرد برخاست و متوجه قریه سیس شد چون به آنجا می رسد حضرت شیخ می نشسته باشند بیمار و بعضی از اعزه در خدمت ایشان، می فرمایند پیر شیخی خوش آمده جهت ما قند آورده. می گویند بیاورم همان لحظه بیرون می آید و متوجه تبریز می شود پاره قند می گیرد و خود را به خدمت حضرت شیخ می رساند چون می رسد و قند را می رساند حضرت شیخ می فرمایند تا از آن قند شربتی سازند چون از آن می آشامند پیر شیخی را دعای بسیار می کنند و در خلال آن حال این سرای پر اختلال را بدرود کرده ارتحال و انتقال سرای جاوید می نمایند.

می شود روح قدسیش ساکن            با دگر قدسیان به خلد برین

اندرین نیست هیچ شائبه ای              خلق صافیش شاهد است برین

مطلب هشتم:

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد اول صفحه 502 که در شرح حال کمال خجندی است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

حضرت مخدومی أدام الله برکاته از حضرت مخدوم مقدس نقل می فرموده اند که حضرت شیخ زین الدین ابوبکر خوافی قدس سره به تبریز که تشریف آورده بارادة ارادت و مریدی حضرت شیخ آمده اند از روی اعتقاد و اخلاص، چون به خدمتشیخ رسیده اند تزهد و تقشف مومی الیه با کمال عرفان ونظر پاک ایشان برجوانان راست نیامده دل بمریدی حضرت شیخ نتوانسته است نهادن.  از خدمت حضرت شیخ بملازمت حضرت شیخ اسمعیل سیسی قدس الله سره رسیده بی نهایت معتقد گشته ومیل ارادت ایشان نموده حضرت شیخ اسمعیل راکبرسن دریافته بوده قبول این معنی ننموده اند ترغیب ایشان بخدمت حضرت شیخ نورالدین عبدالرحمن مصری قدس الله سره کرده و گفته که شما را به مصر می باید رفتن.  رجوع تکمیل شما از عالم غیب به آن جناب شده فأما به آنجا  که می رسی شیخ نورالدین عبدالرحمن را منکر نگردی چه او را أسباب ظاهری هست و غلامان ترکش بند دارد که قباب اویند. و الخ ................................................

مطلب نهم

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد دوم صفحه 39 که در شرح حال مشایخ کججان است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

مشایخ کججان از اولاد خواجه ابراهیم مذکورند. وی را سه پسر بود یکی خواجه احمد شاه و دیگری خوجه حاجی و دیگری خواجه صدیق، هر سه درکمال ورع و تقوی و لطافت و صفا از خواجه صدیق اولاد نمانده وی بانی باغی است در ده کُجُجان[6] واقع است مشهور به باغ پیر فامّا از ان دو کس اولاد امجاد مانده اند و گوییا دختری از اولاد پیر هستند. خواجه احمد شاه را پسری بوده خواجه ابراهیم نام به نام جد خود بسیار بزرگ بوده به مکه شریف تشریف برده بودند  به وساطت شیخ اسماعیل سیسی قدس سره به صحبت شریف قطب زمان مشرف گشته وی را در تبریز زاویه ای است در محله چرنداب و بر درگاه وی که از سنگ سرخ است این آیه مرقوم است: وَإذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ القَوَاعِدَ مِنَ البَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ إِنّكَ أَنْتَ السَّمِیعُ العَلِیمُ . و الخ ..................

مطلب دهم

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد دوم صفحات 45 و 46 که در شرح حال بابا حامد  است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

می گویند بابا حامد نیز نظر از بابا حسن دارد و از جمله بابایان آن زمان است. حضرت بابا را اولاد امجاد که قبور ایشان اکثر درآن حظیره واقع است و اکثر ایشان عزیزالوجود و از فقر بابهره اند خصوصا خواجه عبدالحی مشهور به خواجه پیر شیخ و خواجه مشایخ رحمهماالله که برادران بوده اند و خواجه مشایخ شعری می فرموده اند و تخلص حامدی می کرده اند. دیوان وی هست هر دو مرید شیخ اسماعیل سیسی اند قدس الله تعالی سره و از تربیت آن قدوه اهل کمال به مراتب عالی مشرف گشته اند.

وقتی حضرت شیخ اسماعیل سیسی قدس سره در تبریز تشریف داشتند و در مسچد شیخ ابراهیم جوبنانی قدس الله سره به سر می بردند و خدمت خواجه پیر شیخ در ملازمت حضرت شیخ بودند احیانا روزی از روزها که مردم به سیر و گشت روند مثل عید نوروز در خدمت حضرت شیخ تنها بود شیخ از خلوت بیرون آمدند که تجدید وضو نمایند خواجه پیر شیخ سر در قدم وی نهاده از روی تضرع و زار و گریه کنان فرمودند یا حضرت شیخ التفاتی اکسیر مانند بر مس وجود این ذره بی مقدار انداز شاید که از پرتو التفات و نظر کیمیا اثر خدام سدره مقام ، این گرفتار نفس و هوا از خودی خود خلاص یابد. و دربند این دیو غدار و غول نابکار نماند. حضرت شیخ از کمال مرحمت و عطوفت فرمدند که ای شیخ زاده و مخدوم زاده دیگر چه نظر بهتر از این باشد که توفیق رفیق گشته و بخت مساعدت نموده که امروز اکثرا اقران و هم سنان شما به گشت گاهها و باغها و بستانها در سیر و طرب و لهو و لعب مشغول و مشعوفند و تو پیش این پیر فرتوت مبهوت به امید تمام اوقات می گذرانی ترا همین بس البته از اخلاص خود بهره مند گردی.نومید مشو خدا کریم است بعد از آن توجه تمام به حال ان خلاصه ایام نمود تا رسید به درجات عالیات "والذین اوتوا العلم درجات"

و همچنین روایت کنند که در اوایل حال از غایت تعطشی که این طبقه را می باشد خواجه پیر شیخ و خواجه مشایخ هر دو با حضرت شیخ اسماعیل سیسی قدس سره از نایافت مقصد سخن می گفتند و شکایتی می کردند حضرت شیخ فرمودند تعلق شما به آن باغ تازه که به هم رسانیده اید مانع و مزاحم شما است تا ترک تعلق ننمایید وصول به مقصود ممکن نیست و ایشان باغ تازه داشتند در کمال لطافت و نزاهت همان شب از سیس به هریرآباد شتافتند و جمع درختان آن باغ را قطع نمودند و چون به خدمت حضرت شیخ مشرف شدند یافتند آنچه می جستند.

ای دوست تو قابل عنایت نشوی     تا در پی ارباب هدایت نشوی

تا ترک تعلقات دنیا نکنی              شایسته رتبه ولایت نشوی

مطلب یازدهم

در کتاب روضات الجنان و جنات الجنان در جلد دوم صفحات167 و 168 که در شرح حال احمد الحسینی الحسنی الموسوی الباب الابوابی[7] الشهیر باللاله  است در رابطه با شیخ اسماعیل سیسی مطلب زیر وجود دارد:

حضرت ایشان[8] قدس سره اگرچه به طریق ظاهر تربیت از امیر سید محمد بدخشی و امیر عبدالله برزشابادی قدس سرهما یافته اند   فاما به طریق اویسیت از روح مقدس حضرت امیر سید علی همدانی و از ارواح دیگر اولیای عظام عموما و از ارواح اولیای آذربایجان خصوصا تربیت بی شمار یافته اند و هزار و یک شب در سر مزار اکابر اولیا به سر برده اند و استفاضه و تربیت می یافته اند از جمیع اولیا خصوصا از حضرت قطب الاولیاء و الافراد بابافرج تبریزی و بابا حسن و بابا مزید و شیخ کمال خجندی و شیخ اسماعیل سیسی و شیخ ابو نصر النجفی و غیرهم قدس الله تعالی اسرارهم و در رساله لطایف اشاره به فیض و تربیت امیر سید علی همدانی سُرَّ سِرُّه  فرموده اند. و الخ .....

 

دکتر حسن امین  لو

بیستم تیر ماه 1396



[1]  - سلسله نسب ایشان از مدارک و اسناد تاریخی موجود استخراج و به صورت چارتی در صفحه قبل درج شد.

[2]  - در جای دیگر دو سال نوشته شده است

[3]  - تاریخ وفات شیخ اسماعیل سیسی طبق این نوشته روز چهارشنبه بین الصلاتین ظهر و عصر سال 785 هجری قمری است. و چون سن ایشان در هنگام فوت 118 سال بود پس سال تولد ایشان 667 قمری خواهد بود.

[4]  - از اینجا تا سلسله نسب به حضرت پیامبر(ص)  برسد دو مسیر ذکر شده است:

 [5]  - این مطلب اشاره به نحوه فوت شیخ اسماعیل سیسی دارد.او در سال 785 قمری و در سن 118 سالگی فوت نموده است 

[6]  - روستای کججان از توابع سَردْرود اسکو است و گورستانی تاریخی دارد. این گورستان بر دامنه و کمره تپه‌ای در شرق رودخانه کُجُجان واقع شده و مجموعه‌ای از نمونه‌های عالی خط، طراحی و مجسمه‌سازی و حجاری است. در این گورستان مقابر خواجه محمد کججانی، خواجه احمدشاه، خواجه علی، قاضی عمر خراسانی، خواجه عوض، امیر غیاث‌الدین محمد و ده‌ها تن دیگر از رجال علم و سیاست و عرفان قرار دارد.

[7]  - باب الابواب را  منطقه ای در قفقاز که در فارسی دربند و در زبان ترکی دمیر قاپو گویند.

[8] - حضرت ایشان اشاره به احمد الحسینی الحسنی الموسوی الباب الابوابی[8] الشهیر باللاله است