شعری در مورد کتاب وایقان
ياد بزرگ مردي از خطه ي وايقان
السلام اي بزرگ مرد حكيم اي كه انديشه ات هميشه عظيم
روحي آكنده از صفا داري دلي آرام و بي ريا داري
اي زبانزد، بزرگواري تو در فزون باد كامكاري تو
اين سخن ها كه سبز و نيكو باد هديه حضرت امين لو باد
وايقان يادگار جاويدت كلماتش كليد خورشيدت
خواندم آن گفته هاي بكرت را گفتم احسنت ، فكر و ذكرت را
خاطراتت شنيدني بودند وصف هاي تو ديدني بودند
مايه فخر ماست تأليفت نزهت قلب هاست توصيفت
وايقان قدمتي كهن دارد از حقيقت دو صد سخن دارد
سرزمين قشنگ تيهوهاست مهد باليدن امين لو هاست
باغ انگور و سيب و بادامش مشتهر كرده هر كجا نامش
يا كن از قنات هاي زياد نورعلي ، دهكده، حسين آباد
از زوالش خدا نگه دارد دشمنانش يقين تبه دارد
از عزاداري امام حسين (ع) مصطفي را هميشه نور دوعين
سطرهايي به رنگ قرمز بود كه قلم از بيانش عاجز بود
از محلات و دسته هاي بزرگ نوحه خوانان اين عزاي سترگ
از رسوم شبيه سازي ها عشق و ايثار و دلنوازي ها
ازجوانان پاك بحري خوان از رديف و نظام سينه زنان
از ادب، بيش، رنگ و بو ديدم هر چه ديدم در آن نكوديدم
ياد دلریش و قمري آنجا بود كه از آن وزن نوحه پيدا بود
زنده نگه داشتن یاد ایام،افراد و مکان هایی که باخاطرات ما عجین شده است نه تنها از حلاوت خاصی برخوردار است بلکه پاسداری از آنها و ظیفه ایست که هر کس در حد توانایی خود ملزم به انجام آن است. من در وایقان –آبادی ای از توابع شهرستان شبستر-در سال 1323 متولد شده ام . روز های زیبایی از زندگیم را در آنجا گذرانده ام.خاطراتی که بعضا منحصر به فرد نیز میباشند برای من در آن ایام شکل گرفته که فرصت را مغتنم شمرده و ضمن معرفی این آبادی برای خوانندگان ، تعدادی از آنها را نیز مختصرا بیان خواهم کرد.