۲-۱ : روزهای هفته:

اسامی ایام هفته به شرح زیر است :

روز اول را در وایقان ایشنبه ، روز دوم را ایشنبه صاباحی، روز سوم را مردّی گونی، روز چهارم را بازار آخشامی، روز پنجم را بازار گونی، روز ششم را جوما آخشامی و روز هفتم را جوما گونی می گفتند.

روز ایشنبه که همان روز شنبه است روز آغاز کار هاست. البته در کار کشاورزی و دامداری به عنوان آغاز کار مصداق زیادی ندارد چون کار کشاورزی و دامداری زیاد به ایام هفته ارتباطی ندارد در وایقان بیشتربه عنوان شروع کار هفتگی در مدارس، مکتبخانه ها و کارکاههای قالیبافی کاربرد داشت. در ایام قدیم مردم عقیده داشتند که در روز شنبه گرفتن ناخن مکروه است من از مادرم شنیده بودم که می گفت "دوغوزدا ایشنبه گونی توک سالماز" یعنی در این روزحتی خوک هم مویی را از بدنش نمی اندازد. شاید فلسفه این عقیده بر این بود که همه باید روز جمعه نظافت بدن خود را کامل کنند. یکی دیگر ازعقاید این بود که اگر روز اول عید نوروز مصادف با شنبه باشد، خوب است. و به همین سبب می گفتند که "ایامدا بیر دفعه بایرام ایشنبییه دوشَر" یعنی در چند سال یکبار روز اول عید روز شنبه می شود این ضرب المثل را در جایی به کار می بردند که کار خوبی به صورت غیر مترقبه رخ می داد. یا اتفاقی نادر رخ می داد. در ایام سابق که کار قالیبافی در وایقان رونق داشت اکثر قالیبافان قالیهای تولید شده را روز شنبه به تبریز می بردند تعداد قالیهای روز شنبه بیش از دو برابر روزهای دیگر بود. رفتن به مدرسه ، مکتبخانه و کارخانۀ قالیبافی در روز شنبه برای جوانان پس از استراحت روز شنبه سخت بود. و به قول صاحب ابن عبّاد وزیر دانشمند دیلمی روز شنبه قلم به دستم سنگینی می کند چون روز جمعه به قلم به دستم نگرفته ام.

روز ایشنبه صاباحی روز دوم هفته بود که کار معمولی هفته انجام می شد.

" مردّی گونی" : وجه تسمیه این روز را نمی دانم ولی حدس می زنم که در ایام قدیم با توجه به اینکه معاملات به صورت تهاتری انجام می شد احتمالاً دراین روز اهالی ارونق (گونئی) برای تبادل کالاهای خود به مرند می رفتند و به همین علت این روز منتسب به مرند شده و نام "مردّی" به خود گرفته است.

"بازار آخشامی" وجه تسمیه این روز معلوم است چون یک روز قبل از روز بازار می باشد.

بازار گونی: در این روز بازار هفتگی در شبستر دایر می شدو اهالی وایقان برای فروش تولیدات خود اعم از کالاهای کشاورزی و دامی به شبستر می بردند و کالاهای مورد نیاز خود را از شبستر تهیه می نمودند. روز چهارشنبه آخر سال نیز مذاسم خاصی داشت که توصیف آن را به صورت مفصل در جای دیگر آورده ام.

"جوما آخشامی" : وجه تسمیۀ این روز مشخص است. عصر این روز از نظر برگزاری مراسم مذهبی بسیار حایز اهمیت می باشد. عقیده دارند که ارواح مؤمنین دراین روز آزادند. عصر این روز مردم به زیارت اهل قبور می روند. مراسم ختم تازه گذشتگان و یا اربعین و سالگرد آنها را معمولاً عصر روز "جوما آخشامی"برگزار می کنند. بعضی از "جوما آخشامی" های سال نیز مراسم خاصی دارد از آن جمله است آخرین "جوما اخشامی" ماه رجب که به این روز رغایب می گویند در این روز در تمام خانه ها فقیر و غنی برای آمرزش در گذشتگان خود حلوا درست می کردند. و عصر آن روز در مساجد محل یا مزار درگذشتگان حاضر می شدند و ضمن قرائت فاتحه حلوا های خانواده ها را مخلوط و بین حاضرین تقسیم می کردند. حلوایی که با آرد مرغوب وایقان و دوشاب محصول باغات وایقان تهیه می شد بسیار خوشمزه بود. اکثر عروسی ها "جوما آخشامی" برگزار می شد و چون در جای دیگر شیوۀ برگزاری مراسم عروسی را خواهم نوشت از توضیح مفصل آن صرفنظر می کنم.

"جوما گونی" (روز جمعه) : این روز از مهمترین ایام هفته است. این روز بیشتر به نظافت اختصاص دارد. مهمانی های خانوادگی اکثراً روزهای "جمعه" برگزار می شود. روز جمعه روز ظهور حضرت ولیعصر(ره) خواهد بود بنابراین مهمترین دعایی که این روز خوانده می شود دعای تعجیل امام زمان (ره) می باشد.

3 – 1 : ماههای سال :

گاهشماری های متعددی در نقاط مختلف متداول است. پنج نوع از این گاهشماری ها به صورت کلی یا جزئی در ایام سابق کاربرد داشت:

سال قمری : این گاهشماری بر اساس گردش کرۀ ماه (قمر) به دور کرۀ زمین تنظیم گردیده است و دوازده بار گردش کره ماه به دور کره زمین معادل یکسال قمری است. تمام مراسم مذهبی از جمله اعیادمذهبی، ایام سوگواری، روزه داری وحج مبتنی بر این گاهشماری است. اسامی ماههای قمری به شرح زیر است: محرم، صفر، ربیع الاول، ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الثانی، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه

چون مراسم مذهبی وابسته به ایام ماههای قمری است لذا دانستن اینکه چه روزی اول ماه "غرّه" است و چه روزی آخر ماه"سَلخ" می باشد، خیلی اهمیت دارد، مخصوصاً ماه رمضان برای شوع روزه داری و ماه شوال برای تشخیص روز عید فطر و ماه ذیحجه برای تشخیص عید قربان حایز اهمیت است و همه ساله در این مورد مخصوصاً رؤیت ماه شوال اختلاف نظر هایی به عمل می آید. به همین دلیل است که مردم در اول شب هر ماه تلاش می کنند که هلال ماه را رؤیت نمایند. قدما عقیده داشتند که رؤیت هر ماه باید برشیئی باشد و ابیات زیر علاوه بر این که نام ماههای قمری را نشان می دهد شیئی را که هلال ان ماه را مستحب است با آن رؤیت شود آورده است:

محــرم زر اســت و صـــفر آینـــه ربیعِ نخست آب و دیگر غنــــــــم

جـــمادِ نخســت است ســــیم ســــفید جــــمادِ دگــــر بـــر کسِ محتـــرم

رجب مصحف و ماه شعبان به گل بــه ماه مبـــارک بـه تیــغ و به دم

به شـــوال ســـبزه به ذیقــعده طفل بــه ذیـــحجه دیــــدار زیبـــا صـنم

یا در دوبیت زیر

ز محرم چو گذشتی چه بود؟ ماه صفر دو ربیع و دو جمادی ز پی یکدیگر

رجب است، از پی شعبان رمضان و شوال پس به ذی‌قعده و ذی‌حجه بکن نیک نظر

ماه های شمسی منطبق با تقویم جلالی : این تقویم که توسط گروهی منجِّم با مدیریت دانشمند و ریاضیدان ایرانی حکیم عمر خیام نیشابوری و در زمان سلطنت سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی درسال 471 هجری قمری تدوین گردیده و چون در زمان سلطان جلال الدین بوده به نام او به تقویم جلالی مشهور شده است. لازم است یاد آوری نمایم تا سال مزبور تقویم یزدگردی به تقویم شمسی متداول بود در تقویم یزدگردی سال 365 روز حساب می شد لذا هر سال حدود پنج ساعت و پنجاه وهفت دقیقه کوتاهتر حساب می شد به عبارتی آغاز هر سال نسبت به اعتدال بهاری به میزان پنج ساعت و پنجاه وهفت دقیقه جلوتر می آمد. وهمین مقادیر در طی 457 سال شمسی حدود 120 روز می شود یعنی عدم انطباق آغاز سال با اعتدال بهاری. لذا مجبور بودند که جهت انطباق آغاز سال با اعتدال بهاری کبیسه نمایند. گروه مزبور با مدیریت حکیم عمر خیام نیشابوری در رصدخانه های اصفهان، ری و نیشابور در طی چند سال طول یک سال شمسی را دقیقاً محاسبه نمود به نحوی که تقویم جلالی در طی ده هزار سال فقط یک ثانیه انحراف از اعتدال بهاری دارد. در صورتی که تقویم اروپایی ها مشهور به تقویم گریگوری در هر 3320 سال یک روز انحراف دارد مقایسه این دو عدد ارزش کار خیام را نشان می دهد که واقعاً ازافتخارات هر ایرانی است. بعد از محاسبات عمر خیام، سال جلوس ملکشاه سلجوقی به سلطنت که در آن سال، آغازاعتدال بهاری مصادف با روز جمعه بود و 457 سال از هجرت پیامبر گرامی(ص) می گذشت مبنای گاهشماری تقویم شمسی قرار گرفت. اسامی ماه های تقویم جلالی با تقویم یزد گردی یکسان است و در ابیات زیر اسم دوازده ماه تقویم جلالی امده است:

ز فروردین چو بگذشتی مه اردیبهشت آید بمان خرداد و تیر آنگه که مردادت همی آید

پس از شهریور و مهر و اَبان و آذر و دی دان که بر بهمن جز اسفندا رِمز ماهی نیفزاید

ماههای شمسی منطبق با بروج :

ماه های شمسی که خیام محاسبه نمود با بروج دوازده گانه منطبق است به شرح زیر:

فروردین با برج حمل، اردیبهشت با برج ثور، خرداد با برج جوزا، تیر با برج سرطان، مرداد با برج اسد، شهریور با برج سنبله، مهر با برج میزان، اَبان با برج عقرب، آذر با برج قوس، دی با برج جدی، بهمن با برج دَلو، اسفند با برج حوت منطبق است . مجموع اسامی این دوازده برج در ابیات زیر آمده است

حمل با ثـور و با جوزا و خــرچنگ بر او بر همچو شیر و خوشه آونگ

دگر میزان و عقرب، پس کمان است ز جدی و دلو و حوت آنجا نشان است

یا در ابیات زیر

بــرج‌ها دیــدم که از مشــرق در آوردنــد ســـر جمله در تســـبیح و در تهلیــــل حـــیّ لایمـــوت

چون حمل، ثوراست و جوزا، بازسرطان واسد سنبله، میزان وعقرب، قوس وجدی ودلو وحوت

برای اینک وزن شعر درست درآید حرف "ر" را در کلمۀ سرطان در مصرع سوم ساکن بخوانید.

با و جود اینکه ماههای تقویم جلالی به صورت فروردین و اردیبهشت و ..... نامگذار ی شده بود ولی ماههای شمسی را تا اواخر دورۀ قاجار با نام بروج یعنی حمل و ثور و ........... نام می بردند ولی در سال 1334 شمسی مجلس شورای ملی تصویب نمود که اسامی ماهها به صورت فروردین و اردیبشت و...... در تمام مکاتبات و دواوین و شناسنامه ها به کار رود.

ماههای رومی : این گاه شماری نیز یک نوع تقویم شمسی است و آغاز آن منطبق با 22 مهر ماه تقویم جلالی است و اسامی دوازده ماه آن در ابیات زیر آمده است:

دو تشرین و دو کانون و پس آنگه شباط و آذر و نیســان ایار است

حزیــران و تمــوز و آب و ایـلول نگه‌دارش که از من یادگار است

در وایقان از گاهشماری های فوق بدینترتیب استفاده می شد:

تقویم قمری به طور کامل کاربرد داشت.

تقویم جلالی بعد از سال 1304 شمسی در تمام اسناد رسمی کاربرد داشت.

از تقویم مربوط به بروج دوازده گانه ماه قوس کاربرد داشت و ماه آذر را وایقانی های قدیم "قُرس آیی" می گفتند مراد از قرس همان قوس است که به غلط قُرس تلفظ می کردند. در شناسنامه های اشخاصی که سنشان بالای هشتاد سال است از این عناوین استفاده شده مگر اینکه شنامه سانرا عوض کرده باشند.

از تقویم رومی هم از ماه نیسان استفاده می کردند و می گفتند "لیسان یاغیشی" که مقصود همان بارانهای نیسان است که به غلط نیسان را "لیسان" تلفظ می نمودند.

علاوه بر اینها وایقانیهای قدیم ایام سال را به ترتیب زیر هم نام می بردند :

ماه اول = "یازین اول آیی" ماه دوم = "یازین آرا آیی" ماه سوم = "یازین سون آیی

ماه چهارم = "یایین اول آیی" ماه پنجم = "یایین آرا آیی" ماه ششم = "یایین سون آیی

ماه هفتم = "پاییزین اول آیی" ماه هشتم = "پاییزین آرا آیی" ماه نهم = "قُوس آیی"

ماه دهم تا دهم بهمن = بویوک چلُه بیست روز آخر بهمن = چیچیک چلّه ماه دوازدهم = بایرام آیی

برای اینکه مطلب را تکمیل نمایم یادآور میشوم در زمان هخامنشیان اسامی ماههای شمسی را به ترتیب نیز نام می بردند:

چمن آرا، گل آور، جان پرور، گرماخیز، آتش بیز، جهان بخش، دژم خوی، باران ریز، اندوه خیز، سرماده ، برف آور و مشکین فام

۴ - ۱ نامگذاری سالها :

درایام سابق سالها نیز با دو روش نامگذاری می شد:

الف ) نامگذاری تقویم های ترکی که هر سال نام یک حیوان را داشت و هر دوازده سال تکرار می شد به ترتیب زیر:

سيچان ايلي(سال موش)، اينَک ايلي(سال گاو)، باریس ايلي(سال پلنگ)، دوشان ايلي (سال خرگوش) لوي ايلي(سال نهنگ)، ایلان ايلي (سال مار)، آت ايلي(سال اسب)، قويون ايلي(سال گوسفند)، پيچي ايلي(سال ميمون)، تويوق ايلي(سال مرغ)، ايت ايلي(سال سگ)، دونقوز ايلي(سال خوك)

ب ) نامگذاری سالها به مناسبت اتفاقات مهمی که افتاده بود که به بعضی از آنها به طور نمونه اشاره می کنم:

بِش تومن نیک باهالیغی = مطابق است با سال 1287 شمسی که قبلاً در محلۀ جان احمد توضیح داده ام.

بیریمجی محاربه = مطابق با سالهای1293 الی 1297 شمسی. مطابق با سالهای 1914 الی 1918 میلادی. در این سالها بود که خط آهن جلفا به تبریز و صوفیان به شبستر آغاز به کار کرد که تفصیل آن را در جای دیگر نوشته ام. این سالها مصادف است با افول سلطنت قاجار و به قدرت رسیدن سردار سپه رضاخان میر پنج که چند سال بعد به عنوان پادشاه ایران به سلطنت رسید.

اروس لار گَلَن ایل = مطابق با سال 1320 و 1321 شمسی. در این سال که مصادف است با اوج جنگ بین المللی دوم روس ها شمال ایران را اشغال کردند وحتی تانکهای آنها تا وایقان نیز آمدند. مرحوم مادرم تعریف می کرد یک بار یکی از تانک های آنها تا کوچۀ شاهلیق که خانۀ ما در آنجا بود آمده و در همانجا خراب شده و مانده بود که بعد از جند روز تعمیر کرده و بردند. در این سال بود که رضاشاه از سلطنت خلع و توسط انگلیس ها از ایران به جزیرۀ ژوهانسبورگ در افریقای جنوبی برده شد و سپس پسرش محمد رضا توسط انگلیس ها در ایران به پادشاهی رسید.

اون دورت تومن نیک باهالیغی = مطابق با 1322 و 1323 شمسی که قبلاً در محلۀ ماهمادّی و شرح حال پدرم توضیح داده ام. سال تولد من این سال است

دیمقراط لیق ایلی= مصادف با سال 1324 شمسی.

انقلاب ایلی = مطابق با سال 1357 شمسی.